خدا زیبایی آرامش

گلواژه هایی درباره خدا زیبایی آرامش

خدا زیبایی آرامش

گلواژه هایی درباره خدا زیبایی آرامش

خدا زیبایی آرامش مطلوب همگان

  • ۰
  • ۰

سلام  

 

یکی از نکات مهم در باره اسلام،حکمت و فلسفه مصالح و مفاسد در اسلام است. 

از دیدگاه علمای پیروان اهل بیت علیهم السلام، تمام احکام اسلامی تابع مصالح و مفاسد است، 

و شناخت تمام مصالح و مفاسد توسط عقل ولو به کمک تجربه به تنهایی ممکن نیست ، انتظار بشر از دین  بر فرض تنزل  از نقد گذشته در صورت به عنوان یک معیار، برای شناخت حقایق دینی، توجیه پذیر است که اثبات شود با تجربه علمی  و یا عقل، بشر  می تواند تمام مصالح و مفاسد احکام را  بفهمد، 

توضیح ، از ادله قرآنی و حدیثی استفاده می شود که اعمال فردی و اجتماعی انسان در حوزه های مختلف اثر گذار است،

 ۱/ در کمال و نقض خود فرد عمل کننده،
۲/  در سرنوشت فردی و اجتماعی او ،
۳/  در عذاب های دنیایی ، 
۴/ در رفع و یا تقویت آثار اعمال دیگر،
در افراد دیگر و جامعه که دران زندگی می کند، 
۵/ در آخرت و زنده گی اخروی 

و بسیاری از این حوزه قابل تجربه علمی  و فهم دقیق عقلی نیست، 
وقتی که بشر نمی  تواند با عقل و تجربه علمی تمام اثرات اعمال انسان ها را بفهمد، طبعا نمی تواند بر مصالح و مفاسد احکام احاطه پیدا کنند، 

وقتی نتوانیست مصالح و مفاسد کامل اعمال را  بفهمد طبعا انتظارات او بر فرض که بر اساس خود محوری، و خود خواهی و هواهای نفسانی نباشد، انتظارات خالصانه و بر خواسته از عقل ،  تفکر ،  تجربه  شخصی و جمعی علمی بشر هم باشد، باز نمی تواند معیار مطمئن برای فهم دین  شناسی  و گرفتن بخش موافق انتظار و کنار گذاشتن بخش مخالف انتظار باشد،

وقتی چنین  بود ادعای اینکه شاید  مصالح و مفاسد انسان و جامعه انسانی در عمل به  آن دسته از احکامی باشد که ما آنرا مخالف انتظار بشر می دانیم ، دلیل بر نفی ندارد،  

به عبارت دیگر و اصطلاح اصولی انتظار بشر از دین یکی از مبانی شناخت دین و فهم احکام اسلامی در کنار قران، سنت نیست، و هم چنین انتظار بشر از دین به عنوان یک اصل و قاعده حاکم فقهی نظیر قاعده ثانوی فقهی لاضرر ، و لاحرج  هم نمی باشد که محدود کننده احکام اولیه اسلامی  باشد،  

و قتی انتظار بشر از دین نه از مبانی دین شناسی بود و نه از اصول و قاعده حاکم بر احکام اولیه بود ، طبعا محدود کردن احکام اولیه اسلامی به انتظار بشر از دین بلاوجه خواهد بود،      

بلکه در موارد ما دلیل بر خلاف هم داریم اگر انتظار بشر از دین را به محبت و کراهت افراد بشر تلقی کنیم ،« عسی آن تکره شیئا و هو خیر لکم و عسی ان  تحب شیئا و هو شر لکم» 

دین از یک نظر  شبیه دارو برای درمان درد است،اگر مریض به پزشک مراجعه کند،  پزشک برای او داروی را تجویز کند. که اتفاقا مریض سخت از آن کراهت دارد و انتظار نداشته است که پزشک آن دارو را تجویز کند، 

مریض نمی تواند دراین صورت  دارو پزشک را براساس محبت و کراهت خودش و انتظار و عدم انتظار خود تقسیم کند و آن بخشی را مصرف کند که دوست دارد و انتظار داشته است ،

 دین و احکام دینی هم این چنین است، بر اساس حب و بغض و انتظار و عدم انتظار قابل اخذ نیست ، چه بسا آنچه را که دوست ندارد و بر خلاف انتظار اوست ، طبق مصلحت و خیر او می باشد و چه بسا  انچه را  دوست دارد و مطابق انتظار او است برخلاف مصلحت و ضرر او می باشد ،   

طبعا براساس انتظار و عدم انتظار نمی شود دین و ارزش های دینی را توسعه داد و یا محدود کرد.

با سپاس از نگاهتان 

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

 

یکی از موانعی که در جهان اسلام برای وحدت اسلامی وجود دارد  به حاشیه  راندن دین در جهان اسلام   است  نمونه آن مرجیئه  گری است که از سوی بعضی از حکام  اسلامی ترویج می شد ، و تبلیغ می شد که اعتقاد برای سعادت انسان کافی است،  عمل به دستورات فردی و اجتماعی اسلام  لازم نیست، 

 فکر مرجیئه  در نتیجه با روی کردی غربی ها نسبت به دین یکی است، نتیجه ان این است که افراد،  نسبت به احکامی  اجتماعی اسلام مسؤلیت ندارد و در عمل کردن به دین و ارزش های دینی و بر قراری عدالت اجتماعی، افراد جامعه و حکام اسلامی آزاد هستند

گاهی این راه حل  با روی کرد انتظار بشر از دین مطرح می گردد، و انتظار را به حد اکثری و حد اقلی تقسیم می کنند ، و نوعا محققان و دانشمندان، طرفدار انتظار حداقلی می شوند که در نتیجه  دخالت دین را در امور عبادی و ارتباط با خدا می پذیرند و بیشتر از آن  را می گویند که ما از دین انتظار نداریم ، 

 گاهی هم احکام اسلامی را به امضایی و غیر امضایی تقسیم می کنند ، و احکام اجتماعی اسلام را  در بخش احکام امضایی قرار می دهند و در احکام امضای،  دین را تابع عقلای بشر معرفی می کنند، و می خواهند،  از طریق بعضی اصطلاحات فقهی درون دینی ، پروژه ی  آرمان بحاشیه راندن دین را دنبال نمایند،

این راه حل ها چه بشکل قدیم مرجیئه گری و چه به شکل جدید آن  در اروپا و چه به اصطلاح  دانشمندان که به اصطلاحات حوزوی آشنای  دارند همه  یک راه و یک هدف را دنبال می کنند وان  همان بحاشیه راندن دین است، 

منتهی بیان ها بحسب اطلاعات اشخاص و شرایط فکری و اجتماعی و تحصیلی  آن افراد متفاوت است، 

اولا، بعضی از این راه حل ها مثل مرجیئه گری در گذشته بین متکلمان اسلامی طرح شده و پاسخ های متقن  داده شده است، که  حتما ملاحظه شده است ، نظر قطعی محققان  اسلامی این است ، که تنها اعتقاد برای سعادت انسان در دنیا و آخرت کافی نیست، عمل به دستورات واجب شرعی و ترک محرمات شرعی حد اقل برای سعادت، لازم است،  

 عقیده مرجیئه که از سوی برخی حکام ترویج می شد ، برخلاف ضروریات دین ، و صراحت ادله قرآنی و مسلمات سیره  پیامبر اکرم (ص) است، و  ادله قطعی بر خلاف و بطلان ان وجود دارد،  

ثانیا در حاشیه راندن دین و محدود کردن آن به یک رابط و تجربه شخصی و سلیقه ی فردی و خارج دانستن مسایل اجتماعی  وعدالت خواهانه از دین ، شاید در ادیان ابتدای اولیه که قبل از تشکیل جامعه بشری نازل شده و به توحید و دستورات اخلاقی اکتفا شده است، شاید ممکن باشد ، آنهم شاید ، 

اما در ادیان مثل دین اسلام که دین جامع و جهانی است، و بر قراری عدالت اجتماعی را از اهداف پیامبر اسلام(ص) و انبیای الهی می داند ، این کار ممکن نیست، 

از طرف دیگر در کتب فقهی همه مسلمانان اکثر کتاب ها و ابواب فقهی به مسایل و روابط اجتماعی و تنظیم امور اجتماعی و بر قراری عدالت اجتماعی مربوط است، 

حتی امور عبادی آن مثل نماز روزه و حج به ده ها مسایل اجتماعی ارتباط دارد،  نماز که خالص ترین عبادت است ، همانطور که به اذکار ، مناسک، طهارت و قبله ، نیاز دارد، به جمع و جماعت و جمعه هم ارتباط دارد و برقراری نماز جمعه هم به حاکم اسلامی مرتبط است، هم چنین نماز  صحیح به حقوق الناس مانند مکان غیر غصبی ، لباس غیر غصبی و آب غیر غصبی که حق الناس می باشد، مرتبط است، 

همینطور  روزه که یک عمل عبادی است ، به غذای حلال و  به فطریه دادن، و کفارات مختلف، که به فقرا ار تباط دارد، و تعزیرات روزه خواری در ملا ء عام که وظیفه حکومت اسلامی و یک  مساله اجتماعی است ،  پیوند خورده است،

 حج هم که یک عمل عبادی است به اجتماع مسلمان مستطیع در مکان خاص و سرمایه پاک ، قربانی کردن و نظم  خاص که جزء روابط اجتماعی است پیوند خورده است، 

و کتاب های ، زکات، جهاد، معاهدات، امر به معروف نهی از منکر، خمس، انفاقات، بخش معاملات مختلف ، حیازت ، ملکیت، محرمات اخلاقی، اطعمه و اشربه، ازدواج و طلاق،  قضا و شهادات ، حدود ، دیات، قصاص، ضمنات و خیلی از کتاب های فقهی دیگر  به مسایل اجتماعی و تنظیم روابط جامعه ارتباط دارد ، 

 انکار همه ی آنان ، و جدا دانستن آنان از اسلام و منحصر کردن اسلام به مسایل عبادی خالص و تجربه  شخصی خاص بینه و بین الله، و یا توجیه آن به احکام امضای ، شخصی و یا عدم انتظار از دین،  بر خلاف ضرورت قطعی احکام و ارزش های اسلامی است، که یک فرد آشنا ی به مسایل اسلامی آن را می فهمد 

ادامه دارد  

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

بیاییم برخی از موانع  برون دینی را برای وحدت در جهان اسلام بررسی کنیم و با هم مرور کنیم 

این راه حل ها را می توان در موارد زیر ارائه کرد: 

الف/ دین ستیزی 

وقتی به اختلافات مذاهب اسلامی نگاه شود که قابل حل نمی باشد  و عقب ماندگی جوامع اسلامی و هم چنین رویش های گوناگون حکومت داری حکام جوامع اسلامی، نا امیدی از اصلاح امور پدید می آید و از طرفی تبلیغات وسیع مکاتب مادی  و منادیان حقوق و نجات بشر ، عده را به این راه حل  رساند که چاره کار تبعیت از مکاتب دین ستیز، مادی گرایی غربی، و نابودی کامل دین و اسلام است،

 که من آن را اسلام ستیزی نامیده ام ، تا در نتیجه، به پندار انان،  دین و اسلام کاملا نابود شده و از بین بیرود ، 

کاری که توسط اتاترک در ترکیه ، رضاخان در ایران و امان الله خان در افغانستان و بعضی از حکام دیگر  شروع گردید۰  و بنا بود با حمایت جهان غرب و احزاب سیاسی طرفدار غرب و  کمونیست های شوروی و چینی این پروژه در کشور های اسلامی  پیاده شود ،   

این راه حل یک راه حل بیرون دینی بود که از سوی استعمار گران غربی و غرب زده ها و گروها و احزاب غیر دینی به تبع از مکاتب مادی گرایی غربی دنبال می گردید،  

این راه حل ، اولا در محل تولد شأن در  جهان غرب و شرق شکست خوردند و پیروان آن مکاتب در مرور زمان مجبور به تغییر موضع خود، شدند، و از مبارزه با دین و ارزش های دینی دست بر داشتند ،

 ثانیا پیروان این مکاتب در جهان اسلام ، با اختلافات که بین خودشان داشتند و با تند روی های خودشان نه تنها نتوانستند رویش های ناسالم حکام اسلامی را  اصلاح کنند و عقب ماندگی های جوامع اسلامی را جبران کنند و اختلافات  جوامع اسلامی را حل و فصل نمایند، که ده ها برابر، بر مشکلات جهان اسلام و اختلافات جوامع اسلامی افزودند و منشا اختلافات جدید  شدند، بلکه باعث بسیاری از جنگ ها و خون ریزی ها در جهان اسلام با نامهای جعلی دیگر گردیدند و عقب ماندگی جهان  اسلام را هم تشدید کردند،

 بگونه که در یک قرن و نیم اخیر منشأ بسیاری از اختلاف ها، کشتار ها و قتل عام های وحشیانه، کودتاهای خونین و جنگ های ویرانگر و تخریب شهر ها و آبادی ها، همین گروهای ضد دین و  پیروان تند روی مکاتب  مادی غرب و شرق بودند،

ثالثا، اصل دین از نگاه فرهنگ اسلامی، امری فطری است که در سرشت انسان ها نهفته است، «فطرت الله التی فطر الناس علیها» نابودی کامل امور فطری با وجود حیات انسانی امر ناشدنی است، به همین دلیل خود همین افراد  در اثر بعضی حوادث، متنبه شده  و به دین بر می گردند، در روایات هست که خداوند متعال برای هدایت انسان ها دو چیز قرار داده یکی فرستادن پیامبران و ادله و برهان عقلی ، دوم حوادث و گرفتاریها ، بعضی آدم ها با ادله و برهان قانع نمی شود ، اما وقتی مبتلا به مشکلات و حوادث می شود و عجز خود و دیگران را می بیند ناخودآگاه به سمت خداوند متعال کشیده شده و هدایت می گردد، ریشه این هدایت فطرت است ،

امور فطری قابل پرورش و کنترل است و در اثر تربیت شدت و ضعف پیدا می کند، اما کاملا نابود نمی شود ، دین هم جزء امور فطریه است، و  نابودی کامل دین که این گروها آن را دنبال می کردند، و جزء اهداف شان قرار داده بودند،  ممکن نیست، 

ستیز با اصل دین ، ستیز با امور فطری است که محکوم به شکست است و به همین دلیل هم  این راه حل در جهان اسلام شکست خورد و  امروز این راه حل طرفداران قابل توجهی ندارد،

و رابعا متفکران جهان اسلام و پیروان  متعهد اسلامی هم با حمایت از دین اسلام و  با نقد عالمانه افکار و اندیشه های دین ستیزان و حمایت های عالمانه از دین اسلام در شکست دین ستیزان تند رو نقش مهم و قابل توجه داشتند 
    
ب/ انزوای دین 

راه حل دوم بیرون دینی، انزوای دین بود،  پیروان این راه حل آرمان نابودی دین و  دین ستیزی را کنار گذاشتند ، اما تلاش کردند با کمک دانشمندان مادی گرا و تبلیغات گسترده ی رسانه ی، دین را در حد یک امری شخصی ، مانند انتخاب رنگ ماشین، منزل و لباس که یک امری سلیقه ی است تنزل داده و یک امری کاملا شخصی تلقی نمایند،

 اما در امور اجتماعی مداخله دین را نپذیرفتند، تا از این طریق حوزه عمل دین را محدود به امور شخصی کرده و دین و ارزش های دینی را به حاشیه  اجتماع برانند

 و بدین صورت دین و مذهب را ، از صحنه اجتماع و رقابت های اجتماعی و سیاسی خارج سازند،

این راه حل را، باکمک دانشمندان جدید،  پایان نامه های بظاهر علمی و  تبلیغات وسیع رسانه ها ، در غرب تا حدودی جا انداختند،

و در مرور زمان این راه  حل را  با راه حل های بیرون دینی دیگر که هم هدف با این راه حل  می باشد،  تکمیل کردند 

و مجموعه این راه حل های بیرون دینی و هم هدف، به عنوان یک پروژه، امروز از سوی دنیای غرب و غرب زده ها در جهان اسلام برای انزوای دین و  به حاشیه راندن دین، دنبال می گردد ،  

ادامه بعد 

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

برخی از اختلافات   در شناخت  و فهم دین  بعد از قبولی دین می باشد، که مانند هر اختلاف دیگری احیانا در حد اختلاف فکری و نظری باقی نمانده است و منشا اختلاف اجتماعی بین مسلمانان و حتی جنگ و نزاع ویران گر بین پیروان آن هم شده است، 

راه حل های هم که ذکر شد و یا از سوی اندیشمندان و حکام  اسلامی در طول تاریخ بکار گرفته شده است، تاکنون نتوانسته اختلافات را بکلی از بین ببرد، و اختلافات هم چنان به حال خودش باقی است، 

 مخصوصا اختلاف بین پیروان  مذاهب اسلامی بحال خود باقی است،  نهایت اختلاف در نوسان بوده است گاهی با تلاش خیر خواهان پیروان مذاهب در طول تاریخ، اختلافات کمتر شده است و زمان هم بدست بدخوان و یا دشمنان اسلام ، تشدید شده است و منجر به جنگ و نزاع شده است و احیانا پیروان بعضی از مذاهب اسلامی از بین رفته و نابود شده است و قضیه، منتفی به انتفای موضوع شده است، 

البة ذکر این نکته لازم است که اختلاف اختصاص به مسلمانان ندارد و تنها بین مسلمانان و پیروان مذاهب اسلامی نیست ، پیروان ادیان دیگر هم اگر اختلاف بین شان بیشتر نباشد کمتر از مسلمانان نیست ، 

و هم چنین اختلاف در اندیشه و فکر اختصاص به ادیان هم ندارد بین پیروان مکاتب مادی ، و اندیشمندان و متفکران جدید و قدیم ، اختلاف نظر و دیدگاه وجود دارد،  بین حکما، عرفا، اهل ادب ، هنرمندان، سیاسیون ، اقتصاد دانان، جامعه شناسان، روان شناسان،  و هر مجموعه فکری جدید و قدیم اگر ملاحظه شود بین شأن اختلاف نظر و فکر وجود دارد،

شاید در جهان هیچ مکتب فکری  و  دینی وجود نداشته باشد که  بین پیروان آن اختلاف نظر وجود نداشته باشد،  حد اقل بین پیروان آن مکتب  با پیروان  مکاتب دیگر  اختلاف وجود دارد ، 

طبعا از سوی متفکران عالم  و خیر خواهان جامعه بشری در طول تاریخ برای حل اختلافات و یا به حد اقل رساندن اختلافات راه حل های پیشنهاد شده است، 

که در یک نگاه کلی  به این راه حل ها به خصوص راه حل های که برای حل اختلاف پیروان ادیان و مذاهب پیشنهاد شده است ، می توان  آن راه حل ها را به راه حل درون دینی و بیرون دینی تقسیم کرد ، ادامه دارد،

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

برای رسیدن به وحدت باید عوامل آن را شناسایی کرد. 

 یکی از عوام  اختلاف نظر، فاصله زمانی محققین از زمان صدر اسلام است، به تعبیر استاد مطهری آب که از سر چشمه حرکت می کند صاف و زلال می باشد وقتی آب جریان می یابد و از میان دهات ها، قریه ها و احیایا از میان شهر ها  عبور می کند و کم کم آلوده می گردد بگونه که گاهی آلوده گی آن قدر زیاد می شود که آب بودن آن  بسختی قابل تشخیص است آب گفتن به  آن که همان آب سرچشمه می باشد  به سختی قابل تطبیق و قبول  است، 

ارزش های دینی هم در مرور زمان در دست متخصصان و محققان بزرگ قرار می گیرد و هر محققی به تناسب فکری و علمی خود حاشیه ی بران می زند که گاهی باهم اختلاف دارند، 

و گاهی هم افراد مغرض بحساب تفسیر و یا روایت تفسیر ی، تبیین های از مبانی ارائه می دهد که کار ، فهم مطالب را دشوار می سازد، 

و همین امور در مرور زمان به عنوان یک نظر علمی قلمداد می شود در حالیکه در آغاز بطلان آن برای اغلب محققین روشن بوده است 

ریشه این اختلاف ها بعضاً طبیعی و گاهی هم ساختگی می باشد ، راه حل این اختلاف ها، آشنای به تاریخ و سابقه بحث و هم چنین شناخت افراد صاحب نظر بی طرف و تحقیق و بررسی ادله و منابع اصلی واقعی مطلب است، 

این راه حل هم  تاحدودی می تواند اختلاف ها را کاهش دهد ولی راه های غفلت از منابع  اصلی و اقوال غیر متخصص را کاملا از بین نمی برد، 

عامل پنجم نقش دشمنان اشکار و پنهان دین در خلط مطالب و مفاهیم و توجیه و تفسیر های ناصواب است این عامل به عامل چهارم نزدیک است ، 

و راه حل اصلی آن هم مراجعه به منابع اصلی و دسته اول و معتبر اسلام  و میراث گرانبهای پیامبر اسلام (ص) و علمای اصیل می باشد، 

اما گاهی نقش دشمنان آن قدر دقیق و پنهانی و زیرکانه است که شناخت آن برای افراد غیر متخصص و متعهد ، بلکه برای افراد غیر معصوم بسیار دشوار  است،  

عامل ششم اختلاف منابع است، هر دسته ی یا فرقه به دلایلی منابع مختلف را برای شناخت دین معتبر می داند، طبعا وقتی منابع شناخت دین مختلف بود نتیجه  که بدست می آید هم  مختلف خواهد شد ، 

شاید یکی از عوامل مهم در اختلاف مذاهب اسلامی همین امر باشد که هر فرقه ی در مرور زمان منابع خاصی را برای شناخت دین معرفی کرده و معتبر می داند،

مثلاً یکی قیاس را معتبر می داند دیگری نمی داند، یکی بر اساس مصالح مرسله فتوا دادن را صحیح می داند دیگری نمی داند، یکی فتوا بر خلاف نص و دلیل را صحیح  می داند ، دیگری فتوا برخلاف نص را قبول ندارد، 

 یکی قرآن ، سنت پیامبر و اهل بیت را معتبر می داند ، دیگری نظر هر صحابی را هم معتبر می داند،

 و به همین شکل هر مذهبی  منابع متفاوت  را معتبر می داند، مبالغه آمیز نخواهد بود اگر ادعا شود که مذاهب مختلف محصول منابع شناخت متفاوت است،

زبرا تفاوت مذاهب یا  در مسایل اعتقادی  واعتقادات است، یا در امور فرعی و فقهی و عملی است، اختلاف در فروعات و امور فقهی عمدتا ، محصول منابع مختلف شناخت دینی و مذهبی می باشد  

طبعا وقتی منابع مختلف شد، نظرات که محصول از منابع است متفاوت می گردد،

راه حل این ریشه ی اختلاف متفاوت از راه حل های گذشته است، تعلیم و تربیت انسان‌ها جدای از متون شکل گرفته توسط علمای مذاهب که بر اساس اعتقادات و  منابع متفاوت شکل گرفته آرزوی دست یافتنی به نظر نمی رسد، 

و تا زمانی که  رویش های تعلیم و تربیت مذاهب متفاوت باشد اختلاف نظر هم باقی خواهد بود ،

  بعضی از بزرگان دین مانند ایت الله العظمی بروجردی  تلاش کردند تا مذاهب اسلامی مذهب جعفری را برسمیت بشناسند و تلاش نمود در فروعات و  منابع شناخت دین هم  به هم نزدیک شوند  و همه فرق اسلامی که محبت به اهل بیت را قبول دارند ،

  اهل بیت عصمت و طهارت  را به عنوان مرجع دینی هم  بپزیرند، تا از این طریقدر فروعات دین ، بین  مذاهب اسلامی تقریب صورت گیرد، که سعی شان مشکور است .    

 

ممنون نگاهتان 

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

مقام عدالت و تقوی یکی از اهداف متعالی دین مبین اسلام و یکی از راهکارهای رسیدن به وحدت است. 

رسیدن به مقام عدالت و تقوی ، از نظر دادن عمدی بر اساس گرایش ها و حب و بعض ها جلو گیری می نماید بلکه می توان گفت که صفای باطن  می تواند نقش گرایش ها و حب بعض ها ی ناخودآگاه را هم در فهم دین کاهش دهد، 

اما تربیت و رسیدن بمقام عدالت ، از نقش ناخودآگاهی گرایش ها در فهم دین و مطالب دینی کاملا جلو گیری نمی تواند ، تنها مقام عصمت است که می تواند از خطای در فهم و اشتباه در عمل جلوی گیری کند،

عامل سوم اغراض و اهداف متفاوت سیاسی ، اجتماعی ، و نژادی  را هم از ریشه های اختلاف در فهم دین می توان حساب کرد ، 

اگر انسان  به هر دلیلی اغراضی داشته باشد و هدفی را برای خودش انتخاب کرده باشد ،  بعد  با روی کرد دلیل پیدان کردن و توجیه دینی  برای اهداف و اغراض سیاسی، اجتماعی و نژادی خود به دین و منابع دینی مراجعه کند ،

طبعا آگاهانه و یا نا آگاهانه  آن اغراض و اهداف تعیین شده در فهم و درک او از مبانی دینی اثر می گزارد، 

اما اگر اهداف و اغراضی را قبلاً نپزیرد و تنها به عنوان یک فرضیه و احتمال در نظر بگیرد و  صحت و سقم فرضیه ها را با ادله و مبانی دینی بررسی نماید و آن فرضیه  را که  مبانی دینی بران دلالت دارد و از مبانی دینی می فهمد به عنوان نظریه قبول کند و اهداف خود را از میان نظریه های مورد تایید مبانی دینی انتخاب کند ، و اغراض خود را با مبانی دینی تعیین نماید ، در فهم دین اشتباه کمتری خواهد داشت، 

راه حل این نوع اختلاف ها هم باز تقویت علمی و ایمانی است که محقق  متعهد ی تربیت نماید ، که در اثر ایمان و تعهد دین را ملعبه اغراض و اهداف از پیش تعیین شده خود قرار ندهد ، 

بلکه محقق  را بگونه تعلیم و تربیت کند که مؤمن به دین و مبانی دینی بوده و اغراض و اهداف خود را از مبانی دینی بگیرد ، 

و خودش را در اختیار دین و مبانی دینی قرار دهد نه اینکه دین را در اختیار خودش قرار دهد، 

این راه حل یعنی تعلیم و تربیت انسان ها تا حدودی زیادی به درک مشترک و واحد از دین کمک می نماید و از تعمد بر خلاف جلوی گیری می نماید ولی تضمین قطعی برای فهم واحد و در ک مشترک نمی تواند باشد، و راه اشتباه و خطای در فکر  را بطور قطع نمی بندد،  

به همین دلیل مشاهده می کنیم کسان که در یک مدرسه تحصیل کرده و به مقام علمی و ایمان بالای هم رسیده اند باز دیدگاه های متفاوت دارند. و این است که باید این ریشه ها را شناسایی باید کرد 

 

با سپاس از نگاه شما 

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

برای رسیدن به وحدت در جهان اسلام و رفع اختلافات موجود چه کار باید کرد؟ 

فکر می کنم هر اختلافی راه حل خودش را می خواهد، یک راه حل برای تمام اختلافات  به احتمال قوی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد ، خیلی کلی خواهد بود که نیاز به تحلیل و تدقیق خواهد داشت، 

اولین ریشه ی اختلافات در فهم دین ، تفاوت استعداد ها، تفکر ، تعقل و سطح علمی افراد است ، 

این ریشه ی اختلاف طبیعی است و بیشتر به خلقت انسان ها بر می گردد، خداوند متعال انسان ها را از نظر استعداد متفاوت خلق کرده است، و همین تفاوت  استعداد های انسان در خلقت ، طبعا در سطح علمی افراد و در فهم مطالب علمی و دینی از جمله در فهم دین خواسته یا ناخواسته اثر  می گزارد،  

راه حل این اختلافات فقط پرورش دادن صحیح استعداد ها و  بالا بردن سطح علمی و فکری  افراد و مجهز کردن محقق  به ابزار های صحیح فکری  است،

 تاجای که ممکن است از نظر علمی افراد محقق می بایست با اموزش های صحیح، استعداد ها، تعقل و تفکر شان شکوفا گردد ، 

 رویش های درست فکر کردن و ابزارهای صحیح شناخت دین و معیار ها و مبانی  درست علمی و قابل قبول دینی و عقلی برای فهم مطالب دینی به آنان  آموزش داده شود،  و تا جای که امکان علمی وجود داشته باشد تلاش شود که استعداد های آفراد به نحوی صحیح پرورش یابد و سطح علمی آنان ارتقی داده شود تا از خطا ها و اشتباهات در فهم دین جلوی گردد  

این کار گرچه ریشه های اختلاف را کاملا از بین نمی برد و منشا وحدت کامل در فهم دین نمی گردد ، بگونه که هیچ اختلافی بعد از آموزش صحیح ، در فهم دین صورت نگیرد،

 اما تا حد زیادی اختلافات را کاهش می دهد و کنترل می کند ، و از خطاها و اشتباهات و  اختلافات  ناخواسته جلوی گیری می کند، 

و مهم تر از همه اختلافات را قانون مند  و قابل نقد می سازد، که با معیار ها و مبانی صحیح قابل  قبول نقد می گردد و خطا و اشتباهات طرف با معیار های قابل قبول و علمی ،  روشن می گردد،   

عامل دوم اختلاف گرایش های اجتماعی ، سیاسی و نژادی و یا حب و بعض ها است، 

گرایش های انسان به طبیعی و غیر طبیعی و ا رزشی و غیر ارزشی قابل تقسیم است،

گرایش به توحید و دین از گرایش های مقدس و قابل پرورش است ، گرایش های تند به دنیا و مظاهر دنیا و سنت های غلط نژادی و قومی ، از گرایش های غیر ارزشی  و محصول تربیت های ناصحیح خانوادگی و اجتماعی است،  

گرایش ها به هر حال ، منشأ حب و بعض در انسان ها می گردد و حب و بعض ها مخصوصا، حب و بعض های کورانه کورانه ، منشا بعضی از بدفهمی ها و کچ فهمی ها و نا فهمی ها می گردد، 

 محقق و اسلام شناسی که با  گرایش های اصلاح نشده، و حب و بغض ، اقدام  به فهم دین می نماید اغلب، گرایش های نادرست  او باعث  بدفهمی و کچ فهمی می گردد، 

و یکی از عوامل اختلاف در فهم دین همین گرایش های غیر ارزشی  و حب و بغض ها، می باشد ،   
   
راه حل این عامل هم تربیت صحیح است این عامل را هم  تاحدودی می توان با آموزش ها و تربیت صحیح کنترل کرد، و از بد فهمی های عمدی  حد اقل جلو گیری نمود، 

 مخصوصا با تقویت ایمان و باور های دینی و تقویت روحیه مقوله انسان در محضر حق بودن و مسئولیت داشتن در برابر حق ، و روحیه حق خواهی و حق طلبی و بی طرفی، در مسایل دینی، و فهم دین 

 به محققبن و اسلام شناسان اموزش داد و تربیت کرد، که گرایش های خودشان را  اصلاح و کنترل کنند، و بر هواهای و گرایش های غیر ارزشی  نفسانی شأن مسلط باشند ،

و بگونه محققین را تربیت نمود که سعی کنند گرایش ها و حب و بغض های خود شان را در فهم دین و حقایق دینی دخالت ندهند ، و خود را به چیزی که در فرهنگ اسلامی به عدالت و تقوی معروف است ، مجهز نمایند، 

و در مقام شناخت و نظر دادن، با کمال حق خواهی و اخلاص و تنها بر اساس معیارهای عقلی و علمی قابل قبول به شناخت دین ونظر دادن اقدام نمایند،

همانطور که از محقق و مقدس اردبیلی نقل شده است که هنگام فتوا دادن به عدم نجاست آب چاه ، چاه خانه خود را با خاک پر کرد، تاحب عدم نجاست چاه خانه خودش،  روی فتوای او به عدم نجاست آب چاه، اثر نگزارد، 

بلی انسان  ها از نظر گرایش ها ،  قابل تربیت است ، رسیدن به مقام عدالت و تقوی ، یعنی در مبارزه با هوای نفسانی و تعدیل گرایش ها به حد تعادل و تسلط بر هواهای نفسانی  رسیدن،  بگونه  که حد اقل عمدا بر خلاف موازن و معیار ها و مبانی مورد قبول نظر و فتوا ندهد، 

یکی از ادله شرط عدالت در مرجع تقلید از دیدگاه شیعه همین است که  این صفت باعث می شود که  مرجع تقلید در فتواهای خودشان براساس معیارهای نظر بدهد نه بر اساس حب و بغض ها  و گرایش ها ، 

تربیت گرایش ها و تعدیل حب و بغض برای انسان ها ممکن است و قطعا مثل تعلیم صحیح از بسیاری از اختلافات جلوی می کند و زمینه وحدت رویه در فهم دین را فراهم می کند ، و از تاثیر عمدی گرایش ها و حب و بغض ها در فهم دین جلوی گیری می کند 

با سپاس 

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

یکی از شاهکار وحدت گرایانه ی امام خمینی اعلام هفته وحدت  بود

امام راحل رحمت‌الله علیه به این مناسبت، نشان دهنده ی این واقعیت است که وحدت مبنا و معیار  مورد توافق می خواهد، بدون توافق روی  مبنای واحد ، وحدت مفهوم روشن و واضح خودش را  ندارد،

  و آن مبنا اعتقاد به وجود مبارک پیامبر اسلام (ص) که شعارش قولوا لا اله الاالله تفلحوا ، بود است، و محبت اهل بیت علیهم السلام می باشد

یعنی مبنای وحدت  به دلیل التزامی اعتقاد به  توحید و نبوت و اعلام آن  اعتقاد با کلام نورانی شهادتین است، چون پیامبر اسلام (ص)  هر چه دارد از فضل و لطف الهی دارد،

در بحث وحدت  مطالب زیادی وجود دارد که نیاز به بحث و بررسی دارد، یکی از مقدمات بحث در فهم مفهوم وحدت این است که وحدت از نظر مفهومی ضد اختلاف است ،  

اختلاف را از یک نگاه به دو دسته می شود تقسیم کرد اختلافات بیرون دینی که ربط به دین و مسایلی دینی ندارد ، مانند اختلافات ، سیاسی ، اقتصادی، حقوقی، نژادی و غیره که بین مردم قبل از آمدن دین وجود داشته، و بعد از آمدن دین هم وجود دارد،

 منشأ این دسته از اختلافات عوامل، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وحقوقی است و می توان گفت این نوع از اختلافات، اقتضای زندگی اجتماعی و  لازمه ی طبیعی و عادی  زندگی اجتماعی بشر است،  

این اختلافات به خصوص اختلافات حقوقی باقبول دین اسلام ، و التزام عملی به دین اسلام، تاحدودی کاهش می یابد و اختلافات حقوقی بر اساس قوانین مشروعه ی اسلام قابل حل و فصل می باشد 

دسته دوم از  اختلافات، اختلاف های  است که در فهم دین و تبیین دین بعد از پذیرش دین بوجود می اید که می توان آن را اختلافات در دین و فهم دین نامید  

این نوع از  اختلافات تنها ، با پذیرش اجمالی دین ، کاملا قابل حل و فصل نمی باشد، چون فرض این است که طرفین دین اسلام را قبول دارد ،و  به پیامبر خاتم (ص) و قرآن کریم  اعتقاد دارد ، اما در عین حال با مسلمانان دیگر در فهم قران و تبیین دین و قران و کلمات پیامبر اسلام ،( ص) اختلاف نظر دارد ، 

منشأ این نوع از اختلافات ، به عوامل مختلف بر می گردد

 تفاوت استعداد ها، توان فهمیدن ، تعقل ، فکر و سطح علمی  انسان ها ،

 اثر گزاری گرایش ها ، شرایط اجتماعی ،  و جغرافیایی افراد در فهم و درک آنان ،

 تاثیر گزاری اغراص و اهداف متفاوت سیاسی ،اجتماعی، نژادی  افراد در فهم دین ، 

 قبولی معیار ها و مبانی و پیش فرض های متفاوت در تبیین و  فهم دین ،

  فاصله زمانی محقق، متفکر و مبیین دین  از صدر اسلام ،

  نقش منفی دشمنان آشکار و  پنهانی اسلام  در خلط مطالب و تفسیر های ناصواب، ۰۰۰

مجموعه از عواملی است که می توان گفت در فهم و درک متفاوت از دین اثر گزار می باشد و منشأ تبیین های متفاوت از دین می گردد، و در مرور زمان باعث تشکیل فرقه ها و مذاهب متفاوت می شود      

یافتن راه حل مناسب و قابل دفاع علمی و دینی  برای حل اختلافات دسته دوم و به  تعبیر ی حل اختلافات درون دینی،  و به دنبال ان همکاری ، همراهی و هم دردی  پیروان اسلام و مذاهب اسلامی با هم دیگر،  از اهداف مقدس و یک ضرورت  اجتماعی و تمدنی و دینی است ، 

 در صورت توفیق الهی بعضی از راه حل ها اجمالا  مورد بررسی قرار می گیرد ،  

  • ع. کریمی
  • ۰
  • ۰

دوستان سلام 

چند گلواژه در موضوع بگوییم 

و کلام را با دعا شروع کنیم و بگوییم که 

یاد خدا و رضایت خدا و دیگر هیچ 

خدایا دست و دلم را به کار روا کن و فردا که در 

صحرای محشر وارد می شویم هیچ حق الناس و حق اللهی به گردنمان نباشد

خدا یا فردای قیامت دست خالی ما را خودت از کرم و بخشش و عنایتت افزون گردان 

 

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار 

 

خدایا توانم ده که بتوانم بیشتر درکت کنم بیشتر با معرفتت و عنایتت و خدایی ات آشنا بشم 

خدایا عشق و محبت به خودت را در دلم هر روز و هر ثانیه که می گذرد افزون تر فرما 

 

خدایا این دنیا بازیچه و امتحان هست ما را به آنچه طاقتش نداریم امتحان نکن و اگرم 

امتحان می کنی که امتحانش به دست تو ، ظرفیت و توان و قابلیت پیروزی در امتحانت را به ما عنایت فرما 

 

  • ع. کریمی