خدا زیبایی آرامش

گلواژه هایی درباره خدا زیبایی آرامش

خدا زیبایی آرامش

گلواژه هایی درباره خدا زیبایی آرامش

خدا زیبایی آرامش مطلوب همگان

  • ۰
  • ۰

 

سلام 

یکی از مباحثی که در میان متفکران مسلمان مطرح است انتظار بشر از دین است. 

مسأله انتظار بشر از دین، اولا بر  اساس تفکری بشر محوری و تنظیم امور بر اساس خواسته های بشر تنظیم شده است، 

در این مقوله جای بشر و خداوند متعال عوض می شود ، خداوند متعال موجود غیر قابل شناخت تلقی شده و محور عالم خواسته های شناخته شده بشر قرار می گیرد، 

و به دین هم به عنوان یک وسیله ی برای رسیدن به خواسته های بشر نگاه می شود آنهم خواسته های مادی و دنیای نهایت خواسته های اجتماعی بشر، 

در حال که تفسیر رسمی از دین این است که دین مجموعه ی از عقاید ، احکام و اخلاق و باید ها و نباید های است که از طرف خداوند متعال  بواسط وحی نازل شده است و توسط پیامبران الهی در یافت شده و برای هدایت بشر که مخلوق بر تری الهی است امده است تا انسان ها بواسطه اعتقاد و عمل به دین و دستورات الهی به سعادت دنیا و آخرت برسند، 

و عقل انسان می گوید که عمل به دستورات الهی واجب است  زیرا خداوند متعال خالق و مالک حقیقی انسان است و انسان هرچه دارد در حقیقت، ملک خداوند و عطا ، لطف و مرحمت اوست و خداوند متعال که خالق انسان است  نیازمندیها، استعداد ها و کمال واقعی او را بهتر می شناسد ،

 انسان ها در جهان زندگی می کنند و روی سفره نشسته اند و نعماتی را مصرف می کنند، و در فضایی نفس می کشند که ملک خداوند متعال و عطای او به بشر  است،  

تازه زندگی او  به دنیا و نعمت های دنیای ختم نمی گردد  زندگی اخروی و بهشت برین در انتظار او است، حیات ابدی با نعمات غیر قابل وصف و بیش از حد و جاودانه برای او در نظر است،  

طبعا انتظار از بشر عاقل این است که خداوند متعال را که خالق او است و به او این همه لطف کرده است و نعمت ها  داده است  را بشناسد و هدایت های انبیایی الهی را که  برای سعادت او و کمال او در دنیا و در آخرت آمده است بپذیرد ، 

 انتظار این است و عقل انسان می گوید که انسان ها این لطف ها و نعمت ها را  قدر نهاده و  خود را گم نکنند و جایگاه خود را  در جهان هستی بشناسند و برای سپاس و شکر نعمت های الهی و برای کمال و  سعادت خود هم که شده به دستورات و هدایت های الهی عمل نمایند ،

اما متاسفانه بشر امروز به جای اینکه خداوند متعال را بشناسد و جایگاه خود و خدای خود را درک کند، و خود را مخلوق، مملوک و عبد خداوند متعال بداند و در همه کار ها خداوند،  متعال را محور قرار دهد ، 

با کمال تأسف انسان امروزی با پیروی از هوای نفس و باغرور و خود خواهی، خداوند متعال را فراموش کرده و خود را محوری عالم قرار داده است،  

و این کمال خود خواهی، و خود محوری ، و نادانی بشر امروز است، که خود را و خواسته های خود را محور همه چیز قرار می دهد و بر اساس خواسته های محدود و خود خواهانه و مادی خود دین را توجیه و تفسیر می کند،  و آن قسمت از دین را که با انتظارات و خواسته های  نفسانی او منطبق است یا به خواسته های دنیای او کمک می نماید و یا خواسته های او را تامین می کند و یا مزاحم هواهای نفسانی او نیست می پذیرد و بقیه را رها می کند، 

انگار بشر امروز غربی که از نظر مادی پیشرفت کرده و قدرت نظامی و اقتصادی دارد، حق دارد همانطور که نسبت به انسانهای دیگر و کشور های دیگر ظالمانه قضاوت می کند و خود را گلستان جهان و دیگران را جنگلستان خطاب می کند ، 

نسبت به دین الهی هم حق دارد قضاوت کند، بخشی را که  مطابق انتظار خود می داند  بپذیرد و بخشی دیگر را که  مخالف انتظار خود قلمداد می کند نپذیرد،  

ثانیا ، دلیل این خود محوری ، و قضاوت های خود خواهانه چیست؟ آیا بشر امروز به تجربه یافته است که محور عالم است ، آیا علم تجربی چنین جایگاهی را به بیشر عطا کرده است ، این جایگاه را بشر از کجا یافته است ، که انتظار او محور حق و باطل و میزان سنجش قرار گیرد  بگونه که هر چه  مطابق انتظار او بود صحیح باشد و هرچه مخالف انتظار او شد باطل گردد ، 

به کدامین دلیل انتظار بشر، معیار حق و باطل قرار گرفته است، که ما دین را براساس آن بسنجیم، آن دلیلی عقلی و نقلی و تجربی که انتظار بشرا به عنوان معیار حق و باطل و میزان سنجش می داند چیست؟

 اگر انتظار بشر دلیل معتبر ندارد به چه مجوز عقلی ،  علمی و انسانی ما دین الهی را براساس آن بسنجیم و انتظارات خود  را معیار  سنجش و قبول ورد دین قرار دهیم ،

و اگر بر فرض این کار را انجام دادیم و انتظار خود را معیار قرار  دادیم و دین را هم بر اساس ان سنجیدیم ، این کار چه ارزش علمی و دینی و عقلی  دارد، 

آیا غیر از  اشباع غریزه خود خواهی و خود محوری و حب و بعض اثری دیگری بر آن مترتب می گردد، معیار که هیچ ارزش علمی و عقلی و دینی ندارد  تقسیم مسایلی دینی براساس آن چه اثر  دارد؟ ،

در صورت معیار سنجش مورد قبول واقع می گردد که دلیلی متقن داشته باشد، انتظار بشر دلیل ندارد که معیار سنجش قرار گیرد 

با سپاس از نگاهتان 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی