سلام
برای رسیدن به وحدت باید عوامل آن را شناسایی کرد.
یکی از عوام اختلاف نظر، فاصله زمانی محققین از زمان صدر اسلام است، به تعبیر استاد مطهری آب که از سر چشمه حرکت می کند صاف و زلال می باشد وقتی آب جریان می یابد و از میان دهات ها، قریه ها و احیایا از میان شهر ها عبور می کند و کم کم آلوده می گردد بگونه که گاهی آلوده گی آن قدر زیاد می شود که آب بودن آن بسختی قابل تشخیص است آب گفتن به آن که همان آب سرچشمه می باشد به سختی قابل تطبیق و قبول است،
ارزش های دینی هم در مرور زمان در دست متخصصان و محققان بزرگ قرار می گیرد و هر محققی به تناسب فکری و علمی خود حاشیه ی بران می زند که گاهی باهم اختلاف دارند،
و گاهی هم افراد مغرض بحساب تفسیر و یا روایت تفسیر ی، تبیین های از مبانی ارائه می دهد که کار ، فهم مطالب را دشوار می سازد،
و همین امور در مرور زمان به عنوان یک نظر علمی قلمداد می شود در حالیکه در آغاز بطلان آن برای اغلب محققین روشن بوده است
ریشه این اختلاف ها بعضاً طبیعی و گاهی هم ساختگی می باشد ، راه حل این اختلاف ها، آشنای به تاریخ و سابقه بحث و هم چنین شناخت افراد صاحب نظر بی طرف و تحقیق و بررسی ادله و منابع اصلی واقعی مطلب است،
این راه حل هم تاحدودی می تواند اختلاف ها را کاهش دهد ولی راه های غفلت از منابع اصلی و اقوال غیر متخصص را کاملا از بین نمی برد،
عامل پنجم نقش دشمنان اشکار و پنهان دین در خلط مطالب و مفاهیم و توجیه و تفسیر های ناصواب است این عامل به عامل چهارم نزدیک است ،
و راه حل اصلی آن هم مراجعه به منابع اصلی و دسته اول و معتبر اسلام و میراث گرانبهای پیامبر اسلام (ص) و علمای اصیل می باشد،
اما گاهی نقش دشمنان آن قدر دقیق و پنهانی و زیرکانه است که شناخت آن برای افراد غیر متخصص و متعهد ، بلکه برای افراد غیر معصوم بسیار دشوار است،
عامل ششم اختلاف منابع است، هر دسته ی یا فرقه به دلایلی منابع مختلف را برای شناخت دین معتبر می داند، طبعا وقتی منابع شناخت دین مختلف بود نتیجه که بدست می آید هم مختلف خواهد شد ،
شاید یکی از عوامل مهم در اختلاف مذاهب اسلامی همین امر باشد که هر فرقه ی در مرور زمان منابع خاصی را برای شناخت دین معرفی کرده و معتبر می داند،
مثلاً یکی قیاس را معتبر می داند دیگری نمی داند، یکی بر اساس مصالح مرسله فتوا دادن را صحیح می داند دیگری نمی داند، یکی فتوا بر خلاف نص و دلیل را صحیح می داند ، دیگری فتوا برخلاف نص را قبول ندارد،
یکی قرآن ، سنت پیامبر و اهل بیت را معتبر می داند ، دیگری نظر هر صحابی را هم معتبر می داند،
و به همین شکل هر مذهبی منابع متفاوت را معتبر می داند، مبالغه آمیز نخواهد بود اگر ادعا شود که مذاهب مختلف محصول منابع شناخت متفاوت است،
زبرا تفاوت مذاهب یا در مسایل اعتقادی واعتقادات است، یا در امور فرعی و فقهی و عملی است، اختلاف در فروعات و امور فقهی عمدتا ، محصول منابع مختلف شناخت دینی و مذهبی می باشد
طبعا وقتی منابع مختلف شد، نظرات که محصول از منابع است متفاوت می گردد،
راه حل این ریشه ی اختلاف متفاوت از راه حل های گذشته است، تعلیم و تربیت انسانها جدای از متون شکل گرفته توسط علمای مذاهب که بر اساس اعتقادات و منابع متفاوت شکل گرفته آرزوی دست یافتنی به نظر نمی رسد،
و تا زمانی که رویش های تعلیم و تربیت مذاهب متفاوت باشد اختلاف نظر هم باقی خواهد بود ،
بعضی از بزرگان دین مانند ایت الله العظمی بروجردی تلاش کردند تا مذاهب اسلامی مذهب جعفری را برسمیت بشناسند و تلاش نمود در فروعات و منابع شناخت دین هم به هم نزدیک شوند و همه فرق اسلامی که محبت به اهل بیت را قبول دارند ،
اهل بیت عصمت و طهارت را به عنوان مرجع دینی هم بپزیرند، تا از این طریقدر فروعات دین ، بین مذاهب اسلامی تقریب صورت گیرد، که سعی شان مشکور است .
ممنون نگاهتان