سلام
بیاییم برخی از موانع برون دینی را برای وحدت در جهان اسلام بررسی کنیم و با هم مرور کنیم
این راه حل ها را می توان در موارد زیر ارائه کرد:
الف/ دین ستیزی
وقتی به اختلافات مذاهب اسلامی نگاه شود که قابل حل نمی باشد و عقب ماندگی جوامع اسلامی و هم چنین رویش های گوناگون حکومت داری حکام جوامع اسلامی، نا امیدی از اصلاح امور پدید می آید و از طرفی تبلیغات وسیع مکاتب مادی و منادیان حقوق و نجات بشر ، عده را به این راه حل رساند که چاره کار تبعیت از مکاتب دین ستیز، مادی گرایی غربی، و نابودی کامل دین و اسلام است،
که من آن را اسلام ستیزی نامیده ام ، تا در نتیجه، به پندار انان، دین و اسلام کاملا نابود شده و از بین بیرود ،
کاری که توسط اتاترک در ترکیه ، رضاخان در ایران و امان الله خان در افغانستان و بعضی از حکام دیگر شروع گردید۰ و بنا بود با حمایت جهان غرب و احزاب سیاسی طرفدار غرب و کمونیست های شوروی و چینی این پروژه در کشور های اسلامی پیاده شود ،
این راه حل یک راه حل بیرون دینی بود که از سوی استعمار گران غربی و غرب زده ها و گروها و احزاب غیر دینی به تبع از مکاتب مادی گرایی غربی دنبال می گردید،
این راه حل ، اولا در محل تولد شأن در جهان غرب و شرق شکست خوردند و پیروان آن مکاتب در مرور زمان مجبور به تغییر موضع خود، شدند، و از مبارزه با دین و ارزش های دینی دست بر داشتند ،
ثانیا پیروان این مکاتب در جهان اسلام ، با اختلافات که بین خودشان داشتند و با تند روی های خودشان نه تنها نتوانستند رویش های ناسالم حکام اسلامی را اصلاح کنند و عقب ماندگی های جوامع اسلامی را جبران کنند و اختلافات جوامع اسلامی را حل و فصل نمایند، که ده ها برابر، بر مشکلات جهان اسلام و اختلافات جوامع اسلامی افزودند و منشا اختلافات جدید شدند، بلکه باعث بسیاری از جنگ ها و خون ریزی ها در جهان اسلام با نامهای جعلی دیگر گردیدند و عقب ماندگی جهان اسلام را هم تشدید کردند،
بگونه که در یک قرن و نیم اخیر منشأ بسیاری از اختلاف ها، کشتار ها و قتل عام های وحشیانه، کودتاهای خونین و جنگ های ویرانگر و تخریب شهر ها و آبادی ها، همین گروهای ضد دین و پیروان تند روی مکاتب مادی غرب و شرق بودند،
ثالثا، اصل دین از نگاه فرهنگ اسلامی، امری فطری است که در سرشت انسان ها نهفته است، «فطرت الله التی فطر الناس علیها» نابودی کامل امور فطری با وجود حیات انسانی امر ناشدنی است، به همین دلیل خود همین افراد در اثر بعضی حوادث، متنبه شده و به دین بر می گردند، در روایات هست که خداوند متعال برای هدایت انسان ها دو چیز قرار داده یکی فرستادن پیامبران و ادله و برهان عقلی ، دوم حوادث و گرفتاریها ، بعضی آدم ها با ادله و برهان قانع نمی شود ، اما وقتی مبتلا به مشکلات و حوادث می شود و عجز خود و دیگران را می بیند ناخودآگاه به سمت خداوند متعال کشیده شده و هدایت می گردد، ریشه این هدایت فطرت است ،
امور فطری قابل پرورش و کنترل است و در اثر تربیت شدت و ضعف پیدا می کند، اما کاملا نابود نمی شود ، دین هم جزء امور فطریه است، و نابودی کامل دین که این گروها آن را دنبال می کردند، و جزء اهداف شان قرار داده بودند، ممکن نیست،
ستیز با اصل دین ، ستیز با امور فطری است که محکوم به شکست است و به همین دلیل هم این راه حل در جهان اسلام شکست خورد و امروز این راه حل طرفداران قابل توجهی ندارد،
و رابعا متفکران جهان اسلام و پیروان متعهد اسلامی هم با حمایت از دین اسلام و با نقد عالمانه افکار و اندیشه های دین ستیزان و حمایت های عالمانه از دین اسلام در شکست دین ستیزان تند رو نقش مهم و قابل توجه داشتند
ب/ انزوای دین
راه حل دوم بیرون دینی، انزوای دین بود، پیروان این راه حل آرمان نابودی دین و دین ستیزی را کنار گذاشتند ، اما تلاش کردند با کمک دانشمندان مادی گرا و تبلیغات گسترده ی رسانه ی، دین را در حد یک امری شخصی ، مانند انتخاب رنگ ماشین، منزل و لباس که یک امری سلیقه ی است تنزل داده و یک امری کاملا شخصی تلقی نمایند،
اما در امور اجتماعی مداخله دین را نپذیرفتند، تا از این طریق حوزه عمل دین را محدود به امور شخصی کرده و دین و ارزش های دینی را به حاشیه اجتماع برانند
و بدین صورت دین و مذهب را ، از صحنه اجتماع و رقابت های اجتماعی و سیاسی خارج سازند،
این راه حل را، باکمک دانشمندان جدید، پایان نامه های بظاهر علمی و تبلیغات وسیع رسانه ها ، در غرب تا حدودی جا انداختند،
و در مرور زمان این راه حل را با راه حل های بیرون دینی دیگر که هم هدف با این راه حل می باشد، تکمیل کردند
و مجموعه این راه حل های بیرون دینی و هم هدف، به عنوان یک پروژه، امروز از سوی دنیای غرب و غرب زده ها در جهان اسلام برای انزوای دین و به حاشیه راندن دین، دنبال می گردد ،
ادامه بعد